وصیت شهداء
25 دی 1399
?????????
خاطرات یک پرستار زمان جنگ:
خونریزی شدیدی داشت
داخل اتاق عمل دکتر اشاره کرد که چادرم رو دربیارم تا راحت تر مجروح رو جا به جا کنم.
گوشه ی چادرم رو گرفت و بریده بریده گفت :
“خواهر چادرت را برندار .ما به جبهه آمدیم تا چادر از سر شما برداشته نشود
چادرم در مشتش بود که شهید شد ..
????????